بزرگ‌ترین کنش در جنگ روحانی

محبت در بستری از اعتماد شکل می‌گیرد و رشد می‌کند؛ بستری که غنی از رابطه‌ای مبتنی بر اعتماد متقابل است. تا زمانی که میزان کافی از اعتماد در یک رابطه وجود داشته باشد، محبت نیز سالم و پایدار باقی خواهد ماند. اما اگر اعتماد فرسوده شود، عشق نیز پژمرده می‌گردد. و در صورت فرسایش شدید می‌میرد.

ابلیس این حقیقت را به خوبی می‌داند. به همین دلیل با پشتکار، پنهانی و با نیرنگ، برای تضعیف اعتماد میان ما تلاش می‌کند. زیرا هدف او نابودی محبت است.

نیرومند ترین ابزار دفاعیه مسیحی

از آن‌جا که ذات خدا محبت است (اول یوحنا ۴: ۷ – ۸)، گفتن این که محبت عظیم ترین نیرو در جهان هستی است، نه تنها اغراق نیست بلکه عمیقاً حقیقت دارد. محبت، نیروی پیوند دهنده و جاودانه‌ای است که در درون روابط تثلیث جریان دارد و همان آتش فروزانی است که خدا با میل خود در آفرینش به نمایش گذاشت (یوحنا ۱۷: ۲۴ – ۲۶؛ یوحنا ۱: ۱ – ۳؛ کولسیان ۱: ۱۵ – ۱۷؛ یوحنا ۱۵: ۹ – ۱۰؛ ۳: ۳۵).

محبت بود که دل خدا را به حرکت در آورد تا نقشه‌ای برای نجات بشری گمراه و سرکش طرح ریزی کند (یوحنا ۳: ۱۶). محبت بود که مسیح خداوند را وا داشت تا جانش را در راه ما فدا کند (یوحنا ۱۵:‌ ۱۳). در عهد عتیق، محبت به خدا و محبت به دیگران، والاترین فرامین بود (متی ۲۲: ۳۶ – ۴۰) و اکنون در عهد جدید نیز، همین دو فرمان در صدر قرار دارند (یوحنا ۱۴: ۱۵؛ ۱۵: ۱۲).

محبت، بزرگ‌ترین و برجسته ترین نشانهٔ شاگردان عیسی مسیح است (یوحنا ۱۳: ۳۵). آن که از خدا تولد یافته و او را می‌شناسد محبت می‌ورزد (اول یوحنا ۴: ۷). محبت، نخستین میوهٔ روح‌القدس در درون ماست (غلاطیان ۵: ۲۲ – ۲۳). محبت برتر از هر عطیه یا معجزه‌ای است که از روح سر چشمه می‌گیرد (اول قرنتیان ۱۲: ۳۱). مهم نیست چقدر از نظر روحانی دارای عطایا باشیم، چه دستاوردهایی داشته باشیم، یا چقدر در نام عیسی مسیح فداکاری کنیم؛ اگر محبت نداشته باشیم، هیچ هستیم و هیچ نصیب ما نمی‌شود (اول قرنتیان ۱۳: ۱ – ۳).

محبتی که شبیه مسیح، فداکار، بردبار، امیدوار و پایدار است، بزرگ‌ترین دفاعیه برای اثبات وجود و ذات خدا در زمین است. این نوع محبت از استدلال های درخشان و دقیق قوی‌تر است زیرا استدلال‌ها را می‌توان به نحو درخشان رد کرد و از آیات و معجزات نیرومند تر است، زیرا آیات و معجزات می‌توانند تقلید شوند (متی ۲۴: ۲۴)و هر مسیحی سرشار از روح، فارغ از جنسیت، قومیت، طبقه اجتماعی، سن، توانایی ذهنی یا عطایی روحانی، می‌تواند محبت را متجلی سازد.

محبت مسیحی، تهدید آمیز ترین نیرو برای حاکمیت ابلیس به شمار می‌رود و بنابراین هدف اصلی او برای بی اثر کردن و نابودی آن است.

ابلیس، اعتماد را نشانه می‌گیرد

هنگامی که شیطان می‌کوشد محبت را نابود سازد، اغلب ابتدا اعتماد را نشانه می‌گیرد. او بهتر از ما می‌داند که اعتماد چگونه بر محبت اثر می‌گذارد.

هر چه اعتماد ما نسبت به کسی بیشتر باشد، محبت ورزیدن به او برای ما آسان تر است. در حضور کسانی که به آنان اعتماد داریم، احساس امنیت و آرامش می‌کنیم و می‌توانیم بسیاری از ویژگی‌های خاص، ضعف‌ها، و حتی لغزش‌های گناه آلود شان را تحمل کنیم. همچنین تمایل بیشتری به پذیرش تذکر و اصلاح از جانب آنان داریم.

اما زمانی که به کسی اعتماد نداریم، محبت ورزیدن به او برایمان دشوار تر می‌شود. در برابر او محتاط تر می‌شویم و داوری‌های او را بیشتر زیر سؤال می‌بریم. ضعف‌ها و لغزشهای او را جدی‌تر تلقی می‌کنیم و هنگام تذکر دادن، انگیزه‌های پنهان و مغرضانه را آسان تر به او نسبت می‌دهیم. کاهش اعتماد معمولاً به ایجاد فاصله در راوبط می‌انجامد و شکست کامل اعتماد، رابطه را از هم می‌پاشد.

این بدان معناست که روابط ما بسیار شکننده اند. برای آسیب زدن به اعتماد و تضعیف محبت، اتفاق زیادی لازم نیست. ما انسان‌هایی محدود و خود محور هستیم و به راحتی رنجیده خاطر می‌شویم. گاهی فقط یک سوء تفاهم یا پیش فرض اشتباه کافی است تا نگاه ما نسبت به دیگری دستخوش تغییر شود. وقتی اعتمادی فرو می‌ریزد، محبت نیز پژمرده می‌شود. و با پژ مردگی محبت، روشن‌ترین گواه وجود و ذات خدا در جان محو می‌گردد.

به همین دلیل است که ابلیس پیوسته در تلاش است تا اعتماد ما به خدا و یکدیگر را نابود کند. او می‌خواهد جلال مسیح را با نابودی محبت پنهان کند. اگر در این کار موفق شود، می‌تواند شهادت انجیل ما را بی اثر، کلیساهای ما را متلاشی، و ما را از یکدیگر منزوی سازد، و با این کار، ما را بیشتر در معرض وسوسه‌هایش قرار داده، در حالی که ذهن ما را به توجیه خویش و بد گمانی به دیگران مشغول می‌دارد.

       در جستجوی محبت

بیش از هر چیز، «دنبال محبت برویم» (اول قرنتیان ۱۴: ۱). این جستجو باید با شور غیرتمندانه‌ای در راه جلال مسیح و رشد کلیسای او همراه باشد. باید با اراده‌ای راسخ و تعهدی بی تزلزل در مسیر محبت گام برداریم؛ چرا که ابلیس در پی هدفگیری اعتماد ما در هر رابطه ممکن است برای نابودی یا تضعیف عمیق محبت، به ویژه در اعضای کلیسا، باشد. نباید او را دست کم بگیریم یا از نقشه‌هایش غافل بمانیم (دوم قرنتیان ۲: ۱۱).

باید مراقب باشیم که اختلافات در تصور و تخیلات ما بزرگ نشوند. نباید بر اساس گمان، نسبت به دیگران انگیزه‌های گناه آلود قائل شویم. اگر به گناهی مشکوک شدیم، نباید اجازه دهیم تا شک مان چرکینه گردد؛ به برداشت‌های ذهنی خود اعتماد نکنیم بلکه با تواضع، سؤال‌های روشن کننده مطرح کنیم. اگر متوجه شدیم کسی ناراضی است، باید سریعاً پیش او رفته صلح را جستجو کنیم (متی ۵: ۲۳ – ۲۴).

در هرجایی که به دلیل سستی اعتماد، روابط لطمه دید، به ویژه در میان مسیحیان، مسیح و رسولان ما را به آشتی و باز سازی محبت فرا می‌خوانند. این امر اختیاری نیست؛ باید تا حد توان در آرامش با همه زندگی کنیم (رومیان ۱۲: ۱۸).

اگر آسیبی جدی از گناهی وارد شده باشد، باید مشورت‌های روحانی دقیق و مشاوران صلح پرداز کار آموز جستجو گردد. اما بخش عمدهٔ فرسایش اعتماد ناشی از گناهان معمول بشر است. غرور، قضاوت بی‌مایه، غیبت، تهمت و کینه آثاری شیطانی است و او به آن دامن می‌زند و از آن بهره برداری می‌کند.

       سیلی بر چهرهٔ اهریمن

ممکن است بزرگ‌ترین اقدام در جنگ روحانی که در این لحظه می‌توانیم انجام دهیم، و سهمگین‌ترین ضربه‌ای که می‌توان به شیطان وارد کرد، آن باشد که با فروتنی به سوی محبت گام برداریم و برای آشتی برا برادری یا خواهری در مسیح که رابطه ما با او آسیب دیده یا به تیرگی گراییده، اقدام کنیم. چه کسی می‌داند که چه پیشرفت‌های روحانی عظیمی ممکن است از دل چنین اطاعتی پدید آید؟

محبت بزرگ‌ترین حقیقت در جهان است، زیرا خدا محبت است و محبت از او سرچشمه می‌گیرد. (اول یوحنا ۴: ۷ – ۸). محبت کردن بزرگ‌ترین فرمانی است که خدا به ما عطا کرده است. و جلال مسیح، علام انجیل او، و شهادت ما به عنوان شاگردان او، همه در گرو چگونگی محبت ما نسبت به یکدیگر است.

پس با تمامی نیرو در پی محبت باشیم، و با این کار، ضربه‌ای کاری بر دهان ابلیس وارد آوریم.


جان بلوم (Jon Bloom) یکی از بنیان‌گذاران مؤسسهٔ (Desiring God) است. او بیش از ۷۵۰ مقاله نوشته و هم‌اکنون به‌عنوان یکی از اعضای هیئت‌مدیره به خدمت خود ادامه می‌دهد.

Previous
Previous

Next
Next