مهیایی گفتگو در مورد مسیح باشید
اعلام انجیل در قامت نبرد روحانی
در روی میز کارم کتابی قرار دارد با تصویری تیره بر روی جلدش: سربازی مسیحی تنها ایستاده، در محاصره دشمنان روحانی. هفت تیر و یک نیزه قلب او را نشانه رفته اند؛ مرگ و ابلیس هم چنان در حال نزدیک شدن است. سرباز اندکی زره و سپری در دست دارد، اما همچنان نا امید به نظر میرسد؛ در اقلیت، کم تعداد، و به طور کامل از این وضعیت آگاهه است. دستانش را بر هم مینهد و به آسمان نگاه میاندازد.
این تصویر، به عنوان نبرد و جنگ روحانی مسیحی، شایستگیهایی دارد. ما در «روز شر» (اَفِسسیان ۶: ۱۳) زندگی میکنیم. دروغها مانند تیرهای نا مرئی به سویمان پرواز میکنند، در حالی که با «رئیس قدرت هوا» (افسسیان ۲: ۲) در نبردیم. اغلب خود را در محاصره و تنگنا میبینیم، وسوسه و گرفتار طوفان میگردیم، سرکوب میشویم و پایین نگه داشته میشویم. ای خداوند، فریاد میزنیم، ما را رهایی بخش.
اما اگر تصور کنیم که مقدسان مسیح همواره در حال دفاع اند و هرگز پیشروی نمیکنند، ایده ما از نبرد روحانی نیازمند تیغی تیزتر است. همان طور که ریچارد لاولیس مینویسد،
«در فرهنگ عامه دینی، وضعیت مسیحی در قبال فرشتگان سقوط کرده، دفاعی است؛ حال آنکه در کتاب مقدس، کلیسا در وضعیت هجموی است، و ضرباتی که از شیطان دریافت میکند، از سوی دشمنی در حال عقب نشینی است» (پویایی حیات روحانی، صفحه ۱۳۶).
در وهله اول، کلیسای مورد حمله نیستم بلکه کلیسایی حمله کننده هستیم.
خداوند ما عیسی مسیح، شاگردانش را به پنها شدن و محافظت از خویش مأمور نکرد، بلکه به آغاز بزرگترین تهاجم حماسی جهان (متی ۲۸:۱۹ – ۲۰) فرستاد. ما در هله اول، کلیسای مورد حمله نیستیم، بلکه کلیسایی حمله کننده هستیم. از این رو، در میان تسلیحات روحانی که پولُس در افسسیان ۶: ۱۲ – ۱۸ به ایمانداران میبخشد، نه تنها «شمشیر روح» را مییابیم، بلکه همچنین «کفشهایی برای پاهایتان... که همان آمادگی حاصل از بشارت صلح است» (افسسیان ۶: ۱۵ – ۱۷) را نیز مشاهده میکنیم.
با آرامش در دلهای ما و انجیل بر لبان، ما پیام آوران مسیح پیروزمندیم، و موج جنگ به طور برگشت ناپذیر به نفع ما است.
کفشهای سرباز مسیحی
تعبیر «کفشهای سرباز مسیحی» در افسسیان ۶:۱۵ با اندکی ابهام همراه است. در جنگها رومی که پولُس احتمالاً بخشی ازتصویر پردازی خود را از آن بر گرفته کفشهای یک سرباز در هنگام حمله، ثبات او را تضمین میکردند؛ و در این سیاق، پولُس سه بار ایمانداران را به ایستادگی فرا میخواند (افسسیان ۶: ۱۱، ۱۳ – ۱۴). از این رو شاید منظور از «آمادگیای که از بشارت صلح حاصل میشود»، همان ایستادگی ثابت قدم در برابر تعالیم راستین انجیل باشد؛ نه آنکه چونان اَفِسسیان ۴: ۱۴، (باد تعالیمِ گوناگون» این سو و آنسو افکنده شویم.
از سوی دیگر، زبان پولُس در این آیه، شباهت بارزی با توصیف اشعیایی نبی از پیام آور بشارت دارد «چه زیباست بر کوهساران پایهای آن که بشارت میآورد، که صلح و سلامت را ندا میکند، و به چیزهای نیکو بشارت میدهد، و نجات را اعلام مینماید؛ و به صهیون میگوید: «خدای تو پادشاهی میکند.»» (اشعیا ۵۲: ۷). یِین دوگید اشاره میکند که واژگان «پا» «بشارت» و «صلح» تنها در سه بخش کتاب مقدس چنین نزدیک به هم آمده اند؛ در اشعیا ۵۲: ۷، ناحوم ۱: ۱۵ (بازتابی از همان متن اشعیا)، و افسسیان ۶: ۱۵. بنابراین، این کفشها تنها برای ایستادن ساخته نشدهاند؛ بلکه برای پیشروی نیز طراحی شدهاند.
به شدت حملات اهریمن در افسسیان ۶ نیز توجه کنید. در این پیکار، تیرهای شعله ور پرتاب میشوند، شمشیرها آسیب می رسانند، و کلاهخودها مورد آزمایش قرار میگیرند. تنها «زره کامل خدا» ما را محافظت خواهد کرد (افسسیان ۶: ۱۳). اما تأمل کنید که شیطان احتمالاً چنین هجوم تمام عیاری را بر چه نوع کلیسایی آغاز میکند؟ بر کلیسایی آرا و خاموش؟ بر کلیسایی که سرگرم کار خودش است؟ بر کلیسایی که انجیل را تنها یکشنبهها و در گروه های کوچک به اشتراک میگذارد؟
شاید. اهریمن پیروان مسیح را هر کجا بیابد، از آن نفرت دارد. اما ترس واقعی او، یک کلیسای پیشرو است. پاهایی که او بیش از همه از آنها نفرت دارد، پاهای در حال پیشروی، پاهای کوبنده، پاهایی هستند که گامهای رو به جلویشان، سرنوشت محتوم و هلاکت قریبالوقوع او را فریاد میزنند (رومیان ۱۶: ۲۰).
سربازان مسیحی، هر کجا که قدم بگذارند، مایل مشتاق و آماده اند تا از عیسی مسیح سخن بگویند.
همان طور که فرعون تا زمانی که قوم اسرائیل تکثیر نیافته بودند، از حضور ایشان آزرده و ناراحت نبود، شیطان نیز ممکن است از کلیساهایی خاموش و بی صدا چندان آزرده نباشد. اما تمام قوای خود را بسیج خواهد کرد تا مانع پیشروی صف مقدم شود، تا کلیسای مسیح نتواند حتی یک گام دیگر در قلمرو تاریکی او بگذارد. او کمان خود را بر هر زن و مردی خواهد کشید که سودای پولُس رسول را در دل دارد «برای من نیز دعا کنید، تا هرگاه دهان به سخن میگشایم، کلام به من عطا شود تا راز انجیل را دلیرانه اعلام کنم» (افسسیان ۶: ۱۹).
تصورات نادرست در باب بشارت
توصیف پولُس از وظیفهٔ بشارتی کلیسا، برخی از برداشت های نادرست رایج را تصحیح میکند.
اولاً، پولُس این زره را به تمام کلیسا پیش کش میکند، نه فقط به کشیشان و مبشران. بی تردید، مسیح که قیام کرده در واقع «مبشران» را به کلیسا عطا کرده است (افسسیان ۴: ۱۱) قدیسانی پر شور که گویی بی وقفه و با سهولت از عیسی مسیح سخن میگوید. اما عیسی این گونه مبشران را «تا مقدسین را برای کار خدمت آماده سازند، برای بنای بدن مسیح» (افسسیان ۴: ۱۲) بخشید، کاری که شامل سخن گفتن از «انجیل صلح» (افسسیان ۶: ۱۵) نیز میشود. برخی مسیحیان، مبشرانی رسمی و با استعداد هستند؛ اما هر مسیحی یک پیام آور واقعی است.
ثانیاً، پولُس بشارتی فعال را در نظر دارد، نه صرفاً واکنشی و تدافعی. مسیحیانی که با وفاداری از عیسی مسیح پیروی میکند، ممکن است توجه دیگران و حتی پرسشهایی را به خود جلب کند، و کفشهای انجیلی ما را برای چنین لحظاتی آماده میسازد (اول پطرس ۳: ۱۵). اما پاهای پیام آوران خدا دقیقاً به این دلیل «زیبا» هستند که «خبر خوش میآورند» (اشعیا ۵۲: ۷)، نه به این دلیل که تنها در صورت درخواست آن را ارائه میدهند. چنین کفش هایی ما را به سوی مردم و مکانهایی میفرستند که هرگز به شیوهای دیگر به آنها نزدیک نمیشدیم. آنها ما را ترغیب میکند تا از اقیانوسها یا خیابانها عبور کنیم، با غریبهها سر صحبت را باز کنیم و سؤالات جسورانه بپرسیم، و همسایگانی را دعوت کنیم که هیچ کس دیگری آنها را دعوت کرده و نمیپذیرند.
ثالثاً، بشارت وفادارانه بیش از آنکه به روشهای متکی باشد، بر اراده و میل درونی تکیه دارد. بیشک، روشها میتوانند در بشارت مفید باشند. اما روشها نمیتوانند میل به سهیم شدن در مسیح را، در جایی که قبلا وجود نداشته، ایجاد کنند. بنابراین، در افسسیان ۶: ۱۵، پولُس بر آمادگی سرباز مسیحی تمرکز می کند «به عنوان کفش برای پاهای شما... آمادگیای را که از انجیل صلح میآید، بپوشید.» سربازان مسیحی، هر کجا که قدم بگذارند، مایل، مشتاق و آمادهاند تا از عیسی مسیح سخن بگوید.
زیر پرچم مسیح، به عنوان سردار نبرد
شاید شما نیز، همچون من، در پوشیدن این کفشها نیاز به یاری داشته باشید. دو موقعیت اخیر را به خاطر میآورم که در آنها آمادگی لازم را نداشتم و فرصت وسیعی را برای گفتن کلمهای در بارهٔ عیسی مسیح از دست دادم. در بسیاری از روزها، خود را بسیار بیشتر آمادهٔ کار کردن، استراحت، مطالعه، بازی، غذا خوردن، یا حتی انجام کارهای خانه مییابم تا آن که نام «عیسی مسیح» را به دوستی یا به همسایهٔ بازگو و تعریف کنم. پس چگونه میتوانیم آمادگی بیشتری برای اعلام انجیل صلح در خود ایجاد کنیم؟
هر کلمهٔ وفادارانهای که بر زبان میآورید، از پشتوانهٔ اقتدار پادشاه برخوردار است. و هر تپهای که به چشم میبینی، روزی پرچم او را به اهتزاز در خواهد آورد.
گاه فقط درنگ بر واژهای همچون «آمادگی»، میتواند نخ نخستینِ بافتن دعاها و برنامههای روزانهٔ ما باشد. آنان که آمادگی دارند، یا دل در گروه آمادگی نهادهاند، هر روز با این نغمه به درگاه خداوند میروند «ای خداوند، برایم درهایی بگشا تا امروز از تو سخن گویم و دلی قوی ده تا از آنها بگذرم.» این مردان و زنان، هوشیارانه خود را در مکانهایی و در کنار انسانهایی مینهند که این فرصتها در آنجا جوانه میزند.
اما تأثیر گذارترین افکار، از به یاد آوردن نوع نبرد روحانیای که در آن میجنگیم و اینکه از چه سرلشکری پیروی میکنیم؛ نشأت میگیرد.
او آمد و جهان را فتح کرد
نخست، در بارهٔ فرماندهای که پیرو او هستید تأمل کنید. او همچون برخی فرماندان، از عقب سپاه فرمان نمیدهد. و مانند بعضی پادشاهان، در میان سربازان خود پنهان نمیشود؛ همانند آخاب که جامهٔ دیگری را بر تن کرد (اول پادشاهان ۲۲: ۳۰). نه، پیش از آنکه کفشها را به ما بسپارد و ما را به رفتن فرا خوانَد، «او آمد» (افسسیان ۲: ۱۷). او آمد و صلح را موعظه کرد. او آمد و صلح را پدید آورد. او آمد و خود صلح ما شد (افسسیان ۲: ۱۴ – ۱۵، ۱۷). او نه تنها در پیشاپیش لشکر سوار شد، بلکه تنها، به تمامی تنها آمد پیروز مند یگانهٔ ما، سر افراز و بر افراشته.
و اکنون، هر دعوتی از سوی او، با وعدهای همراه است «من هر روزه تا پایان این عصر با شما هستم!» (متی ۲۸: ۲۰). کفشهایی که به ما میسپارد، دعوتی است برای دویدن در جای پای پر جلال او، برای اعلام صلحی که او به دست آورد، و در سراسر این مسیر، مشارکتی را با او تجربه کنیم که تنها در پیشبرد مأموریت او حاصل میشود.
او زمین را پر خواهد ساخت
سپس در وهله دوم، به سمتی بنگرید که فرمانده شما، شما را رهبری میکند. هنگامی که پولُس در افسسیان ۶: ۲۲ به «ریاستها» و «قدرتها»، «حاکمان این جهان تاریک» و «نیروهای شر در عالم روحانی» سخن میگوید، بدون شک قصد دارد تا ما اینان را دشمنانی هولناک بدانیم. اما او همچنین میخواهد ما را به یاد آنچه در فصل نخست نوشته، بیندازد؛ جایی که میگوید عیسی مسیح، خداوند قیام کردهٔ ما، اکنون در سمت راست تخت حضرت اعلی نشسته است، «بس فراتر از هر ریاست و قدرت و نیرو و حاکمیت» (افسسیان ۱: ۲۱). افزون بر این، او «سر همه چیز» اس، و «کلیسایی که بدن اوست، یعنی پُری او که همه را در همه پر میسازد» (افسسیان ۱: ۲۲ – ۲۳).
مسیح، فرماندهٔ متعال و غیر قابل تسخیر ما، اکنون سلطه بر تمامی دشمنان را داراست. زمان ایشان اندک، و روز هایشان شمرده شده است. پادشاهی او تا جایی گسترش یافته که دیدن آن، لرزه بر اندام دشمن میافکند. و این گسترش باید ادامه یابد. پادشاهی او پیش خواهد رفت تا آنگاه که دروازههای جهنم، در زیر پای پیکر پیروزمند مسیح، در هم شکسته باشند.
و بدین سان، ج آی. پَکر خطاب به هر مبشر که بیم دارد مینویسد،
«تو ماموریتی پوچ و بیهوده در پیش نداری. نه وقت خودت را تلف میکنید و نه وقت دیگران را. هیچ دلیلی ندارد از پیام که حمل میکنید خجل باشید، یا با تردید و لحن پوزش طلبانه آن را ارائه کنید. بر عکس، هر دلیلی در اختیار توست تا با جسارت، آزادی، صداقت، و امید به موفقیت سخن بگویید.» (بشارت و حاکمیت خدا، صفحه ۱۱۶).
هر کلامی وفادارانه ای را که بر زبان میآورید، با پشتوانهٔ اقتدار پادشاه همراه است. هر تپهای که در برابر چشمانت میبینید، روزی پرچم او را بر بلندای خود خواهد افراشت. بنابراین، خواهر و برادر عزیزم در مسیح، مبادا چنین تصور کنید که صرفاً سربازی در وضعیت دفاعی هستید. بله، زره کامل خدا را بر تن کنید؛ خود را حمله اهریمن محافظت کنید. اما کفشهایتان را نیز به پا کنید و دعا کنید و بدوید و در زیر پرچم پادشاه در حال پیشروی خود سخن بگویید.
اسکات هابارد مدرس و سردبیر ارشد در سازمان Desiring God است، همچنین به عنوان شبان در کلیسای «All Peoples Church» خدمت میکند و فارغالتحصیل دانشگاه یزدان شناسی بیتلِحِم است. او به همراه همسرش، بثنی، و سه پسرشان در شهر مینیاپولیس زندگی میکند.